باران دوستی

اینجا همه چیز درهمه

باران دوستی

اینجا همه چیز درهمه

مطال جالب سری اول

پسر فامیلمون رفته آزمایش داده واسه پر کاری تیروئید، تو جواب آزمایش زده تست بارداری مثبت... تازه مسئول جوابدهی هم بهش تبریک گفتهم ملکته داریم؟




-------------------------------

مامان، اجازه هست ابروهامو بر دارم؟
-مامان: نه
-مامان، اجازه هست موهامو زیتونی کنم؟
-مامان: نه
...-مامان، اجازه هست تونیک صورتی بپوشم؟
-مامان: نه

-................
-مامان، اجازه هست مثل باربی آرایش کنم؟
-مامان: نه
-مامااااان یعنی چی من 18 سالم شده ها
.
.
.
-مامان: اَههه سیاوش، خفه میشی؟ یا خفت کنم...........




  



دیشب رفتم استخر, بعد از شنا اومدم لباسامو بپوشم دیدم رو موبایلم 4 تا میس کاله 6 تا اس ام اس از دوس دخترم:
اس ام اس 1: عزیزم چرا زنگ میزنم جواب نمیدی؟
اس ام اس 2: انگار سرت شلوغه جواب اس ام اس هم نمیدی.
اس ام اس 3: همین الان زنگ میزنی وگرنه من می دونم وتو!
اس ام اس4: کثافت آشغال معلوم هست کدوم گوری هستی؟
اس ام اس 5: تقصیر منه که آدم حسابت کردم کچل ایکبیری با اون مامان چاقت. گمشو برو پیش همون دختر عموی...
اس ام اس6: راستی اینم میگم که بسوزی منو دوستت سعید دو ماهه رابطه داریم.... بای




----------------



سرجلسه امتحان دختره هراسون اومده نشسته صندلى جلوییم کلشو چرخونده سمت من با یه قیافه مستأصل میگه: شرمنده ام به خدا اما من دیشب مراسم نامزدیم بود نرسیدم هیچى بخونم خیلى استرس دارم میشه شما اگه تونستین کمکم کنین؟
منم گفتم چرا که نه! ـ
خلاصه سرجلسه با هزار مکافات جوأب گزینه هارو نوشتم رو دستمال کاغذى بهش دادم! ـ
از جلسه اومدم بیرون دختررو به دوستم نشون دادم گفتم این بنده خدا نامزدیش بوده هیچى نخونده بود من بهش رسوندم.. دوستم سرخ شد چشاش از حدقه زد بیرون! میگم چى شد؟! میگه این شنبه هم به من همینو گفت کلى تقلب بهش رسوندم.. متقلبه داریم؟


-------------------



رفتم درمونگاه به دکتره میگم گردنم درد میکنه یه آمپول بزن زود خوب بشم... میگه اگه آمپول بزنم تا برسه به گردنت طول میکشه، واست قرص مینویسم به گردنت نزدیکتره زودتر خوب میشه


----------------------


یارو با شلوار جین پاره و موهای فشن و خواهر و مادر ### تر از خودش اومده خواستگاری خواهرم،

میگه من می خوام همسر آیندم چادری باشه


-------------------



طرف با هزار بدبختی از خورد و خوراک زن و بچش زده پنجاه تومن جور کرده سر عقد بده به بچه برادرش

اونوقت فامیلای دختره میخونن چرا بیشتر ندادی ؟ چرا ویلا ندادی ؟


-----------------------


توی پارک نشسته بودیم دختره زار زار گریه میکرد و داد میزد فریدون، فریدون
منم رفتم گفتم چی شده گفت فریدونمو گم کردم، گفتم فریدون کیه؟ بچته؟ دوست پسرته؟ میگه: نه بابا گربمه


----------------------


پسر عمم امتحان استخدامی داده بود، بعد چند وقت اومدن در خونشون تحقیقات. از مامانش پرسیدن پسرت نماز جمعه میره؟ گفت: آره به خدا، هرروز میره


-----------------------------


تبلیغ پارک آبی نشون میدن یارو با شلوار لی و پیراهن مردونه سر میخوره رو سرسره های پارک آبی.


--------------------------


دوست بابام اومده دم خونه بابام میگه بگو بابام روزه است خوابیده... منم گفتم عمو ببخشید بابام روزه است خوابیده. میگه عمو جون دورغ نگو ظهر با هم دلستر خریدیم خوردیم... بگو بیاد پایین

نظرات 1 + ارسال نظر
ساناز جمعه 25 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:27 ب.ظ

خیلی بامزه بود مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد